کیمبرلی آمادئو با بیش از 20 سال تجربه در تجزیه و تحلیل اقتصادی و استراتژی تجارت ، متخصص اقتصاد و سرمایه گذاری در ایالات متحده و جهانی است. او رئیس وب سایت اقتصادی World Water Money Watch است. کیمبرلی به عنوان یک نویسنده برای تعادل ، بینشی در مورد وضعیت اقتصاد امروزی و همچنین وقایع گذشته که تأثیر ماندگار داشته است ، ارائه می دهد.
Erika Rasure ، بنیانگذار Crypto Goddess ، اولین جامعه یادگیری است که برای زنان برای یادگیری چگونگی سرمایه گذاری پول خود و خودشان در رمزنگاری ، blockchain و آینده دارایی و دارایی های دیجیتال است. او یک درمانگر مالی است و در سطح جهانی به عنوان یک متخصص و کارشناس و مربی موضوع رمزنگاری شده در سطح جهانی شناخته می شود.
10000 ساعت / تصاویر گتی
نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی بدهی حاکمیتی یک کشور را با کل تولید اقتصادی خود برای سال مقایسه می کند. خروجی آن توسط تولید ناخالص داخلی (تولید ناخالص داخلی) اندازه گیری می شود.
غذای اصلی
- نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی فرمولی است که کل بدهی یک کشور را با بهره وری اقتصادی خود مقایسه می کند.
- برای به دست آوردن نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی ، بدهی یک کشور را بر اساس تولید ناخالص داخلی خود تقسیم کنید.
- هنگامی که یک کشور نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی را دارد ، سرمایه گذاران مشتاق سرمایه گذاری هستند و نیازی به ارائه بازده بالایی در اوراق قرضه خود ندارد.
تعریف و نمونه هایی از بدهی به تولید ناخالص داخلی
نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی نشان می دهد که اقتصاد یک کشور چقدر قوی است و احتمال پرداخت بدهی خود را دارد. از آن برای مقایسه کشورها یا تعیین اینکه آیا یک کشور ممکن است به سمت آشفتگی اقتصادی هدایت شود ، استفاده می شود. همچنین یک روش ساده برای مقایسه تولید اقتصادی یک کشور (همانطور که با تولید ناخالص داخلی اندازه گیری می شود) با سطح بدهی آن است. به عبارت دیگر ، این نسبت به تحلیلگران می گوید که هر سال کشور چقدر درآمد کسب می کند و چگونه این مقایسه با مبلغی که کشور بدهکار است مقایسه می شود. بدهی به عنوان درصدی از تولید ناخالص داخلی بیان می شود.
در پایان سه ماهه سوم سال 2022 ، نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی ایالات متحده 122 ٪ بود.
چگونه نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی را محاسبه می کنید؟
برای به دست آوردن نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی ، بدهی یک کشور را بر اساس تولید ناخالص داخلی آن تقسیم می کنید.
برای یافتن اطلاعات مورد نیاز برای محاسبه تولید ناخالص داخلی یک کشور می توانید از چندین منبع استفاده کنید. به عنوان مثال ، شما می توانید از بدهی خزانه داری ایالات متحده به وب سایت پنی استفاده کنید ، که این امر به شکلی کامل از میزان مدیون دولت ارائه می دهد.
همچنین می توانید برای یافتن تولید ناخالص داخلی برای دوره های اخیر از حساب های درآمد و محصول ملی دفتر تجزیه و تحلیل اقتصادی استفاده کنید.
نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی چگونه کار می کند
نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی برای سرمایه گذاران ، رهبران و اقتصاددانان مفید است. این امکان را به آنها می دهد تا توانایی یک کشور را برای پرداخت بدهی خود ارزیابی کنند. نسبت بالایی مانند 101 ٪ - به این معنی است که یک کشور به اندازه کافی تولید نمی کند تا بدهی خود را بپردازد. نسبت 100 ٪ فقط خروجی کافی برای پرداخت بدهی را نشان می دهد ، در حالی که نسبت پایین به معنای خروجی اقتصادی کافی برای پرداخت بدهی است.
اگر یک کشور یک خانواده بود ، تولید ناخالص داخلی مانند درآمد آن است. اگر درآمد بیشتری کسب کنید ، بانک ها وام بیشتری به شما می دهند. به همین ترتیب ، سرمایه گذاران خوشحال خواهند شد که اگر سطح نسبتاً بالاتری از تولید اقتصادی داشته باشد ، بدهی یک کشور را به دست می گیرند. با این حال ، هنگامی که سرمایه گذاران شروع به نگرانی در مورد بازپرداخت می کنند ، ریسک بالاتر پیش فرض را درک می کنند ، این بدان معنی است که آنها برای سرمایه گذاری خود نرخ بهره بالاتری را می خواهند. این باعث افزایش هزینه بدهی کشور می شود. هنگامی که هزینه بدهی بسیار بالا می رود ، یک اقتصاد با یک بحران مالی روبرو می شود.
محدودیت نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی
برای تعیین نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی ، با دو چیز آشنا شده اید: سطح بدهی کشور و تولید اقتصادی آن. این محاسبه بسیار ساده به نظر می رسد تا زمانی که متوجه شوید بدهی از دو طریق قابل اندازه گیری است.
مهم
نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی همیشه پیش بینی کننده خوبی در مورد اینکه آیا یک کشور به طور پیش فرض خواهد بود یا نه ، نیست.
بسیاری از تحلیلگران ، مانند آژانس اطلاعات مرکزی ، فقط به بدهی های عمومی نگاه می کنند - کل وام های دولت منهای هرگونه بازپرداخت.
بدهی ایالات متحده شامل بدهی عمومی به علاوه دسته دیگر است. به گفته وزارت خزانه داری ایالات متحده ، بدهی که توسط مردم برگزار می شود شامل یادداشت های خزانه داری یا اوراق بهادار پس انداز ایالات متحده است که متعلق به سرمایه گذاران ، شرکت ها و دولت های خارجی است. بدهی عمومی در ایالات متحده نیز متعلق به صندوق های بازنشستگی ، صندوق های متقابل و دولت های محلی است.
خزانه داری همچنین از گروه دیگری به نام "منابع داخل وریدی" خبر می دهد. دفترچه جهانی سیا در مورد این گروه گزارش نمی دهد زیرا بدهی است که دولت فدرال به خودش بدهکار است ، نه به وام دهندگان خارج. با این حال ، بسیاری از تحلیلگران ممکن است هنوز هم در محاسبه بدهی ایالات متحده تا حد امکان مفید باشند.
منظور از سرمایه گذاران انفرادی چیست
نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی به اقتصاددانان و دولت ها کمک می کند تا از نحوه انجام یک اقتصاد احساس کنند. با این حال ، بیشتر مردم نگران این موضوع نیستند - اما اگر شما یک سرمایه گذار بین المللی باشید ممکن است باشید. چند دلیل وجود دارد که ممکن است بخواهید آن را درک کنید یا قبل از سرمایه گذاری در کشور دیگری به آن نگاه کنید.
رشد اقتصادی می تواند بعد از یک سطح خاص کند شود
یک مطالعه در سال 2013 توسط بانک جهانی نشان داد که اگر نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی برای یک دوره طولانی از 77 ٪ فراتر رود ، رشد اقتصادی را کند می کند. هر درصد بدهی بالاتر از این سطح ، کشور 0. 017 درصد درصد در رشد اقتصادی است.
بازارهای نوظهور نسبت به نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی حساس تر هستند. هر درصد اضافی بدهی بالاتر از 64 ٪ رشد را با 0. 02 درصد درصد در هر سال در این بازارها کند می کند.
این کاهش در رشد ، اقتصاد را از رسیدن به پتانسیل کامل خود باز می دارد ، زیرا هر بار که سود حاصل می شود ، این افزایش با بدهی کاهش می یابد.
می توانید بدهی بین کشورها را مقایسه کنید
نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی به شما امکان می دهد سطح بدهی بین کشورها را مقایسه کنید. به عنوان مثال ، بدهی عمومی آلمان بارها از یونان بزرگتر است ، اما تولید ناخالص داخلی 2017 آن 4. 2 تریلیون دلار بود ، بسیار بیشتر از 299 میلیارد دلار یونان. نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی آلمان کمتر از 64 ٪ بود ، در حالی که یونان نزدیک به 193 ٪ بود. این امر به آلمان اجازه داد تا یونان را در هنگام بحران بدهی خود وثیقه کند.
مقایسه بدهی به تولید ناخالص داخلی بین کشورها به اندازه مقایسه یک سیب با یک سیب دیگر ساده نیست. بسیاری از عوامل دیگر نیز باید در نظر بگیرند ، اما این نسبت هنوز شاخص خوبی از میزان بدهی یک کشور است که تولید می کند.
بحران بدهی یونان به این دلیل رخ داد که دولت ها و بانک های خارجی بدهی یونان زیادی را در اختیار داشتند. با توجه به اینکه اسکناس های یونان به موعد مقرر تبدیل شد ، بدهی آن توسط آژانس های رتبه بندی مانند Standard & Poor's کاهش یافت که باعث افزایش نرخ بهره شد. در نتیجه ، یونان مجبور شد راهی برای افزایش درآمد بیشتر پیدا کند. این موافقت کرد که هزینه ها را کاهش داده و مالیات را برای این کار افزایش دهد. این اقدام بیشتر اقتصاد خود را کند کرد و درآمد و توانایی آن در پرداخت بدهی خود را کاهش داد.
در مقایسه ، ژاپن را در نظر بگیرید. در سال 2020 ، نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی 257 ٪ بود. با این حال ، ژاپن در وضعیت منحصر به فرد داشتن بیشتر بدهی های خود در داخل کشور قرار دارد و تعداد زیادی از دارایی های خارجی را نیز در خود جای داده است. هر دوی این عوامل می توانند بدان معنی باشند که کمتر در معرض خطر پیش فرض قرار دارد.
این ممکن است یک رکود را نشان دهد
با افزایش نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی یک کشور، اغلب نشان می دهد که یک رکود در حال وقوع است. تولید ناخالص داخلی یک کشور در شرایط رکود کاهش می یابد. باعث کاهش مالیات ها (درآمد فدرال) می شود در حالی که دولت بیشتر برای تحریک اقتصاد خود هزینه می کند. در یک سناریوی ایدهآل، محرکهای اقتصادی باعث ایجاد هزینهها، هزینهها باعث رشد میشوند و رکود بهبود مییابد. فعالیت اقتصادی بیشتری ایجاد می شود که مالیات ها و درآمدهای فدرال را افزایش می دهد و به تعادل نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی کمک می کند.
در طول رکود سال 2020، سرمایه گذاران به سمت بدهی های ایالات متحده گریختند، زیرا این یک سرمایه گذاری فوق العاده مطمئن محسوب می شود.
بهترین عامل تعیین کننده ایمان سرمایه گذاران به توان پرداخت بدهی دولت، بازده بدهی آن است. وقتی بازدهی پایین باشد، تقاضای زیادی برای بدهی آن وجود دارد. برای جذب سرمایه گذار نیازی به بازده بالایی ندارد. ایالات متحده در این زمینه خوش شانس بوده است و می تواند اوراق قرضه با بازدهی نسبتا پایین ارائه دهد.