تجزیه و تحلیل SWOT

  • 2022-04-13

تجزیه و تحلیل SWOT ابزاری بسیار مفید برای درک و تصمیم گیری برای انواع شرایط در تجارت و سازمانها است.

از تجزیه و تحلیل SWOT برای برنامه ریزی تجاری ، برنامه ریزی استراتژیک ، ارزیابی رقیب ، بازاریابی ، توسعه تجارت و محصول و گزارش های تحقیقاتی استفاده کنید. همچنین می توانید از تمرینات تجزیه و تحلیل SWOT برای بازی های تیم سازی استفاده کنید.

توجه داشته باشید که تجزیه و تحلیل SWOT اغلب به عنوان ماتریس 2x2 تجزیه و تحلیل SWOT ، به ویژه در برنامه ریزی تجاری و بازاریابی ، تفسیر و مورد استفاده قرار می گیرد.

علاوه بر این روش ماتریس 2x2 ، تجزیه و تحلیل SWOT همچنین روشی کاملاً شناخته شده برای جمع آوری ، ساختار ، ارائه و بررسی داده های برنامه ریزی گسترده در یک فرایند بزرگتر برای تجارت یا برنامه ریزی پروژه است.

همچنین به تجزیه و تحلیل آفات مراجعه کنید ، که بازار و پتانسیل یک تجارت را با توجه به عوامل خارجی اندازه گیری می کند. سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و فناوری. تکمیل تجزیه و تحلیل آفات قبل از تجزیه و تحلیل SWOT اغلب مفید است. در شرایط دیگر ، ممکن است تکمیل تجزیه و تحلیل آفات به عنوان بخشی از تجزیه و تحلیل SWOT مفیدتر باشد. همچنین به مدل پنج نیرو پورتر ، که برای تجزیه و تحلیل موقعیت رقابتی استفاده می شود ، مراجعه کنید.

لطفاً توجه داشته باشید: اگر از تجزیه و تحلیل SWOT به عنوان یک روش ماتریس 2x2 استفاده می کنید ، نقاط قوت و ضعف از نظر فنی عوامل داخلی هستند (به طور کلی به هر حال) ، در حالی که فرصت ها و تهدیدها عوامل خارجی هستند (این می تواند دشوارتر باشد زیرا شما را ملزم به نادیده گرفتن تهدیدهای داخلی می کند. و فرصت ها)روش ماتریس SWOT 2x2 'داخلی/خارجی' بنابراین فقط تهدیدها و فرصت های خارجی را در نظر می گیرد.

اگر در باز کردن پرونده DOC فوق مشکل دارید ، دو قالب دیگر وجود دارد:

تجزیه و تحلیل SWOT یک واحد تجاری ، یک گزاره یا ایده را اندازه گیری می کند. تجزیه و تحلیل آفات یک بازار را اندازه گیری می کند.

تجزیه و تحلیل SWOT یک ارزیابی ذهنی از داده ها است که توسط قالب SWOT به یک نظم منطقی سازماندهی می شود که به درک ، ارائه ، بحث و تصمیم گیری کمک می کند. چهار بعد ، یک لیست مفید از یک لیست اصلی دو عنوان از Pro و Con (الگوی رایگان Pro و Con در اینجا) است.

از تجزیه و تحلیل SWOT می توان برای انواع تصمیم گیری استفاده کرد ، و الگوی SWOT به جای تکیه بر واکنشهای عادت یا غریزی ، تفکر فعال را امکان پذیر می کند.

الگوی تجزیه و تحلیل SWOT به طور معمول به عنوان یک شبکه ارائه می شود که شامل چهار بخش است ، یکی برای هر یک از عناوین SWOT: نقاط قوت ، ضعف ، فرصت ها و تهدیدها. الگوی SWOT رایگان در زیر شامل سؤالات نمونه است که پاسخ های آنها در بخش مربوط به شبکه SWOT درج شده است. سوالات نمونه یا نکات بحث هستند و بدیهی است که بسته به موضوع تحلیل SWOT قابل تغییر است. توجه داشته باشید که بسیاری از سؤالات SWOT نیز برای سایر عناوین صحبت می کنند - از آنها استفاده کنید که مفیدترین آنها را پیدا می کنید ، و خود را متناسب با مسئله مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهید. مهم است که به وضوح موضوع تجزیه و تحلیل SWOT را مشخص کنیم زیرا تجزیه و تحلیل SWOT چشم انداز یک چیز است ، خواه یک شرکت ، یک محصول ، یک گزاره ، یک ایده ، یک روش یا گزینه و غیره باشد.

تجزیه و تحلیل SWOT معمولاً به یک ماتریس 2x2 ارائه می شود ، که در بخش ماتریس آنالیز SWOT نشان داده و توضیح داده شده است.

عوامل داخلی در مقابل خارجی

تجزیه و تحلیل SWOT مدرن در موقعیت های تجاری و بازاریابی به طور معمول ساختار یافته است به طوری که با توجه به دو جفت ابعاد ، می توان یک شبکه ماتریس 2x2 تولید کرد.

نقاط قوت و ضعف ، در برابر فرصت ها و تهدیدها "نقشه برداری" یا "نقشه برداری" می شوند. برای اینکه این امر به صورت تمیز و واضح اتفاق بیفتد ، و از دیدگاه منطقی به هر حال هنگام تکمیل تجزیه و تحلیل SWOT در اکثر موقعیت های تجاری و بازاریابی ، نقاط قوت و ضعف کاملاً مشخص به عنوان عوامل داخلی تلقی می شوند ، در حالی که فرصت ها و تهدیدها کاملاً به عنوان عوامل خارجی تلقی می شوند.

در اینجا توضیحات با جزئیات بیشتر آورده شده است:

نقاط قوت و ضعف

محیط داخلی - وضعیت موجود در شرکت یا سازمان

به عنوان مثال: عوامل مربوط به محصولات ، قیمت گذاری ، هزینه ، سودآوری ، عملکرد ، کیفیت ، افراد ، مهارت ها ، سازگاری ، مارک ها ، خدمات ، شهرت ، فرآیندها ، زیرساخت ها و غیره.

عوامل در حال حاضر هستند

فرصت ها و تهدیدها

محیط خارجی - وضعیت خارج از شرکت یا سازمان

به عنوان مثال: عوامل مربوط به بازارها ، بخش ها ، مخاطبان ، مد ، فصلی ، روندها ، رقابت ، اقتصاد ، سیاست ، جامعه ، فرهنگ ، فناوری ، محیط زیست ، رسانه ، قانون و غیره.

عوامل در آینده تمایل دارند

ماتریس SWOT (ماتریس 2x2: دسته های داخلی/خارجی) در اینجا یک برنامه افزودنی معمولی از شبکه اصلی تجزیه و تحلیل SWOT به یک ماتریس SWOT 2x2 مبتنی بر عمل است.

تجزیه و تحلیل SWOT در این قالب به عنوان یک ابزار سریع تصمیم گیری عمل می کند ، جدا از داده های دقیق تر که به طور معمول در فرایند برنامه ریزی تجارت برای هر یک از عوامل SWOT تغذیه می شوند.

در اینجا مدل ماتریس 2x2 به طور خودکار اقدامات مربوط به موضوعات ناشی از تجزیه و تحلیل SWOT را با توجه به چهار دسته مختلف نشان می دهد:

نقاط قوت (داخلی)

نقاط ضعف (داخلی)

فرصت ها (خارجی)

نقاط قوت/فرصت

اولویت های طبیعی آشکار

به احتمال زیاد بزرگترین ROI (بازده سرمایه گذاری)

احتمالاً سریعترین و ساده ترین اجرای آن است.

احتمالاً توجیه مطالعه فوری برنامه ریزی یا امکان سنجی.

سؤال اجرایی: "اگر ما قبلاً به این مناطق نگاه نمی کنیم و آنها را اولویت بندی می کنیم ، پس چرا نه؟"

نقاط ضعف/فرصتها گزینه های بالقوه جذاب

اگر قابلیت و اجرای قابل دوام باشد ، احتمالاً بازده خوبی تولید می کند.

به طور بالقوه هیجان انگیز تر و تحریک کننده تر و پاداش نسبت به S/O به دلیل تغییر ، چالش ، تاکتیک های غافلگیرانه و مزایای پرداختن به پیشرفت و دستیابی به پیشرفت.

سؤالات اجرایی: "چه چیزی باعث می شود ما این کارها را متوقف کنیم ، مشروط بر اینکه آنها واقعاً استراتژیک باشند و واقع بینانه و قابل توجه هستند؟"

تهدیدها (خارجی)

نقاط قوت/تهدیدها

دفاع و مقابله آسان است

فقط آگاهی اساسی ، برنامه ریزی و اجرای لازم برای برآورده کردن این چالش ها.

سرمایه گذاری در این موضوعات به طور کلی بی خطر و ضروری است.

سؤال اجرایی: "آیا ما برای مقابله با این مسائل به درستی آگاه و سازماندهی شده ایم و آیا ما مطمئن هستیم که هیچ شگفتی پنهان وجود ندارد؟"- و - "از آنجا که ما در اینجا قوی هستیم ، آیا می توان هر یک از این تهدیدها را به فرصت تبدیل کرد؟"

نقاط ضعف/تهدیدها

به طور بالقوه ریسک بالا

ارزیابی ریسک بسیار مهم است.

جایی که خطر کم است ، ما باید این مسائل را نادیده بگیریم و از آنها پریشان نشویم.

در جایی که ریسک زیاد است ، باید شکاف های قابلیت را ارزیابی کنیم و برنامه ریزی کنیم تا از روشهای کنترل شده بسیار خاص دفاع/از آن دفاع کنیم.

سؤال اجرایی: "آیا ما خطرات این مسائل را به طور دقیق ارزیابی کرده ایم و در مواردی که خطرات زیاد است ، ما برنامه های قابل اعتماد کنترل شده خاصی برای جلوگیری از/جلوگیری از دفاع داریم؟"

N. B. تجزیه و تحلیل SWOT ابزاری بسیار انعطاف پذیر است. استفاده از آن محدود به تجارت و بازاریابی نیست. توجه داشته باشید که وقتی SWOT در موقعیت های خارج از تجارت و بازاریابی استفاده می شود ، طبقه بندی دقیق ابعاد SWOT (مطابق با فاکتورهای "داخلی" و "خارجی") می تواند محدود کننده باشد ، بنابراین تفسیر بازتر از مدل می تواند مفید باشدچنین شرایطی ، به ویژه هنگام ارزیابی فرصت ها و تهدیدها.

همچنین توجه داشته باشید که در صورت استفاده از مدل تجزیه و تحلیل SWOT فقط به عنوان یک ماتریس 2x2 ، که طبقه بندی عوامل داخلی و خارجی را فرض می کند (و به ویژه محدود کردن ارزیابی تهدیدها و فرصت ها فقط برای عوامل خارجی) ، که از دست دادن آن بسیار آسان استتهدیدها و فرصتهایی که می توانند در شرکت/سازمان وجود داشته باشند. برخی از تهدیدها و فرصت های داخلی می توانند قابل توجه باشند ، به عنوان مثال ، فرصت هایی از قبیل: صرفه جویی در مصرف انرژی ، بهبود فرآیند ، آموزش ، تبلیغات یا قطع محصولات از دست دادن یا تهدیداتی از قبیل: ترکیبی یا کارکنان کلیدی ، از دست دادن قراردادهای اصلی، برای نامگذاری فقط چند تهدید به طور معمول همیشه در شرکت های بزرگ تجاری.

از این رو توجه داشته باشید که روش "ساده" ماتریس SWOT 2x2 "داخلی/خارجی" ابزاری قابل اعتماد به تنهایی برای شناسایی همه تهدیدها و فرصت های سازمان ها یا در واقع هر موقعیت دیگری نیست.

شما از منشأ تجزیه و تحلیل SWOT در زیر توجه خواهید کرد که این روش شروع نمی شود ، و به عنوان ماتریس ساده 2x2 "داخلی/خارجی" که امروزه معمولاً می بینیم عمل نمی شود.

به ویژه ، کاربرد اصلی مدل تهدیدات و فرصت ها را فقط برای عوامل خارجی محدود نمی کند. در عوض ، شش جنبه اصلی تجارت مورد نظر (یعنی: محصول ، فرآیند ، مشتری ، توزیع ، امور مالی ، مدیر) هر یک با استفاده از مدل SWOT ارزیابی شدند. هر جنبه با توجه به هر چهار عنصر SWOT در نظر گرفته می شد. بنابراین ، امروز وقتی مدل SWOT را برای کل تجارت اعمال می کنیم ، اگر از تهدیدها و فرصت های داخلی چشم پوشی کنیم ، بنابراین تجزیه و تحلیل می تواند برخی از مسائل بالقوه جدی را حذف کند.

برنامه های مختلف

تجزیه و تحلیل SWOT یک مدل قدرتمند برای بسیاری از موقعیت های مختلف است. ابزار SWOT فقط برای تجارت و بازاریابی نیست. در اینجا چند نمونه از آنچه می توان از تجزیه و تحلیل SWOT برای ارزیابی استفاده کرد ، آورده شده است:

  • یک شرکت (موقعیت آن در بازار ، زنده ماندن تجاری و غیره)
  • یک روش توزیع فروش
  • یک محصول یا مارک
  • یک ایده تجاری
  • یک گزینه استراتژیک ، مانند ورود به بازار جدید یا راه اندازی محصول جدید
  • فرصتی برای دستیابی
  • یک مشارکت بالقوه
  • تغییر یک تأمین کننده
  • برون سپاری یک سرویس ، فعالیت یا منبع
  • برنامه ریزی پروژه و مدیریت پروژه
  • یک فرصت سرمایه گذاری
  • برنامه ریزی مالی شخصی
  • پیشرفت شغلی شخصی - جهت ، انتخاب ، تغییر و غیره
  • برنامه ریزی و تصمیم گیری در مورد آموزش و صلاحیت
  • تغییر زندگی - پایین آمدن ، جابجایی ،
  • روابط ، شاید حتی برنامه ریزی خانواده.

هر چه برنامه کاربردی باشد ، حتماً موضوع (یا هدف یا سؤال) را برای تجزیه و تحلیل SWOT به وضوح توصیف کنید تا در مسئله اصلی متمرکز شوید. این امر به ویژه در شرایطی که دیگران در این فرآیند شرکت کنند بسیار مهم است. افرادی که در تجزیه و تحلیل و دیدن تجزیه و تحلیل SWOT به پایان رسیده اند ، باید بتوانند هدف ارزیابی SWOT و پیامدهای ناشی از آن را به درستی درک کنند.

الگوی تجزیه و تحلیل SWOT

توجه داشته باشید که این قالب به عنوان یک ماتریس 2x2 "داخلی/خارجی" ارائه یا پیشنهاد نشده است. این یک نمایش بازتر از انواع مسائل و سوالاتی است که هنگام استفاده از فرمت SWOT به عنوان بخشی از برنامه ریزی و تصمیم گیری کسب و کار می توان به آنها پرداخت.

موضوع تحلیل SWOT: (موضوع تحلیل را در اینجا تعریف کنید)

  • مزایای پیشنهاد؟
  • توانایی ها؟
  • مزایای رقابتی؟
  • USP (نقاط فروش منحصر به فرد)؟
  • منابع، دارایی ها، مردم؟
  • تجربه، دانش، داده؟
  • ذخایر مالی، بازده احتمالی؟
  • بازاریابی - دسترسی، توزیع، آگاهی؟
  • جنبه های نوآورانه؟
  • موقعیت مکانی و جغرافیایی؟
  • قیمت، ارزش، کیفیت؟
  • اعتبارنامه ها، صلاحیت ها، گواهینامه ها؟
  • فرآیندها، سیستم ها، فناوری اطلاعات، ارتباطات؟
  • فرهنگی، نگرشی، رفتاری؟
  • پوشش مدیریت، جانشینی؟
  • معایب گزاره؟
  • شکاف در قابلیت ها؟
  • فقدان قدرت رقابتی؟
  • شهرت، حضور و رسیدن؟
  • امور مالی؟
  • آسیب پذیری های شناخته شده خود را دارید؟
  • بازه های زمانی، ضرب الاجل ها و فشارها؟
  • جریان نقدی، راه اندازی پول نقد؟
  • تداوم، استحکام زنجیره تامین؟
  • تأثیر بر فعالیت های اصلی، حواس پرتی؟
  • قابلیت اطمینان داده ها، قابلیت پیش بینی طرح؟
  • روحیه، تعهد، رهبری؟
  • اعتبارنامه ها و غیره؟
  • فرآیندها و سیستم ها و غیره؟
  • پوشش مدیریت، جانشینی؟

فرصت ها

  • تحولات بازار؟
  • آسیب پذیری رقبا؟
  • صنعت یا گرایش های سبک زندگی؟
  • توسعه فناوری و نوآوری؟
  • تاثیرات جهانی؟
  • بازارهای جدید، عمودی، افقی؟
  • بازارهای هدف طاقچه؟
  • جغرافیایی، صادراتی، وارداتی؟
  • نیاز بازار به USP های جدید؟
  • واکنش بازار به تاکتیک ها، به عنوان مثال، غافلگیری؟
  • قراردادهای بزرگ، مناقصات؟
  • توسعه تجارت و محصول؟
  • اطلاعات و تحقیق؟
  • مشارکت، آژانس، توزیع؟
  • روند تقاضای حجم بازار؟
  • تاثیرات فصلی، آب و هوا، مد؟
  • اثرات سیاسی؟
  • آثار تشریعی؟
  • تاثیرات محیطی؟
  • تحولات فناوری اطلاعات؟
  • نیات رقیب - مختلف؟
  • تقاضای بازار؟
  • فناوری ها، خدمات، ایده های جدید؟
  • قراردادها و شرکای حیاتی؟
  • موانع پیش رو؟
  • ضعف های غیر قابل حل؟
  • بازار اشتغال؟
  • فشار مالی و اعتباری؟
  • اقتصاد - خانه، خارج از کشور؟
  • فصلی، اثرات آب و هوا؟

مثال

این مثال تجزیه و تحلیل SWOT بر اساس یک موقعیت خیالی است. این سناریو بر اساس یک شرکت تولیدی تجارت به کسب و کار است که از لحاظ تاریخی به توزیع کنندگان برای رساندن محصولات خود به بازار کاربر نهایی متکی هستند. فرصت، و در نتیجه موضوع تجزیه و تحلیل SWOT، برای تولیدکننده است که یک شرکت جدید برای خود ایجاد کند تا محصولات خود را مستقیماً در بخش‌های مصرف‌کننده نهایی خاصی که توسط توزیع‌کنندگان عادی تحت پوشش یا توسعه قرار نمی‌گیرند، توزیع کند.

موضوع تجزیه و تحلیل SWOT مثال: ایجاد شرکت توزیع کننده خود برای دسترسی به بخش های جدید کاربر نهایی که در حال حاضر توسعه نمی یابد.

  • کنترل و هدایت فروش کاربر نهایی
  • محصولات مناسب، کیفیت و قابلیت اطمینان.
  • عملکرد برتر محصول در مقابل رقبا
  • عمر و دوام بهتر محصول.
  • ظرفیت تولید مازاد.
  • برخی از کارکنان تجربه بخش کاربر نهایی را دارند.
  • لیست مشتریان داشته باشید
  • قابلیت ارسال مستقیم
  • نوآوری های محصول ادامه دارد.
  • می تواند از سایت های موجود سرویس دهد.
  • محصولات دارای مجوزهای لازم هستند.
  • فرآیندها و فناوری اطلاعات باید کنار بیایند.
  • مدیریت متعهد و مطمئن است.
  • لیست مشتریان آزمایش نشده است.
  • برخی از شکاف ها در محدوده برای بخش های خاص.
  • ما یک بازیکن کوچک خواهیم بود.
  • بدون تجربه بازاریابی مستقیم
  • ما نمی توانیم کاربران نهایی را در خارج از کشور عرضه کنیم.
  • به فروشندگان بیشتری نیاز دارید.
  • بودجه محدود
  • هنوز آزمایشی یا آزمایشی انجام نشده است.
  • هنوز برنامه دقیقی ندارید
  • پرسنل تحویل به آموزش نیاز دارند.
  • کارکنان خدمات مشتری نیاز به آموزش دارند.
  • فرآیندها و سیستم ها و غیره
  • پوشش مدیریتی کافی نیست

فرصت ها

  • می تواند محصولات جدید توسعه دهد.
  • رقبای محلی محصولات ضعیفی دارند.
  • حاشیه سود خوب خواهد بود.
  • کاربران نهایی به ایده های جدید پاسخ می دهند.
  • می تواند به خارج از کشور گسترش یابد.
  • برنامه های تخصصی جدید
  • می تواند رقبا را شگفت زده کند.
  • از اقتصادهای تجاری اصلی حمایت کنید.
  • می تواند به دنبال معاملات تامین کننده بهتر باشد.
  • قانون می تواند تأثیر بگذارد.
  • اثرات زیست محیطی به نفع رقبای بزرگتر خواهد بود.
  • ریسک توزیع کسب و کار اصلی موجود.
  • تقاضای بازار بسیار فصلی است.
  • حفظ کارکنان کلیدی حیاتی است.
  • می تواند از کسب و کار اصلی منحرف شود.
  • تبلیغات منفی احتمالی
  • در برابر حملات واکنشی رقبای اصلی آسیب پذیر است.

همچنین الگو و روش تجزیه و تحلیل PEST رایگان را ببینید که یک کسب و کار را با توجه به عوامل خارجی اندازه گیری می کند. سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فناوری. اغلب مفید است که یک تجزیه و تحلیل PEST قبل از رقابت با تجزیه و تحلیل SWOT تکمیل شود.

تفاوت و رابطه بین PEST و SWOT

بین PEST و SWOT همپوشانی وجود دارد. عوامل مشابهی در هر کدام ظاهر می شود. با این حال، PEST و SWOT قطعا دو دیدگاه متفاوت هستند:

PEST تمایل به ارزیابی بازار، از جمله رقبا، از نقطه نظر یک پیشنهاد خاص یا یک تجارت دارد.

SWOT در کسب و کار و بازاریابی معمولاً ارزیابی یک تجارت یا یک پیشنهاد است، خواه کسب و کار خود شما باشد یا (به طور معمول) تجارت یا پیشنهاد رقیب.

برنامه ریزی استراتژیک یک علم دقیق نیست - هیچ ابزاری اجباری نیست - این یک انتخاب عملگرایانه است که بهترین کمک را برای شناسایی و توضیح مسائل دارد.

تجزیه و تحلیل PEST ممکن است قبل از تجزیه و تحلیل SWOT مفید باشد، جایی که به شناسایی عوامل SWOT کمک می کند. روش دیگر تجزیه و تحلیل PEST ممکن است در یک تجزیه و تحلیل SWOT گنجانده شود، برای دستیابی به همان اثر.

PEST هر چه کسب و کار یا پیشنهاد بزرگتر و پیچیده تر باشد، مفیدتر و مرتبط تر می شود، اما حتی برای یک کسب و کار محلی بسیار کوچک، تجزیه و تحلیل PEST می تواند یک یا دو موضوع بسیار مهم را ایجاد کند که در غیر این صورت ممکن است از قلم بیفتد.

چهار ربع در PEST بسته به نوع کسب‌وکار از نظر اهمیت متفاوت هستند، برای مثال، عوامل اجتماعی به وضوح به کسب‌وکارهای مصرف‌کننده یا یک سازمان B2B (کسب و کار به کسب‌وکار) نزدیک به انتهای زنجیره تأمین مربوط می‌شوند، در حالی کهعوامل سیاسی به وضوح به یک تامین کننده جهانی مهمات یا تولید کننده پیشرانه آئروسل مربوط می شود.

همه کسب‌وکارها از تجزیه و تحلیل SWOT بهره می‌برند و همه کسب‌وکارها از تکمیل تجزیه و تحلیل SWOT از رقبای اصلی خود سود می‌برند، که به طور جالبی می‌تواند نکات مفیدی را به جنبه‌های اقتصادی تجزیه و تحلیل PEST ارائه دهد.

ریشه ها

این بخش قابل توجه از تاریخچه در مورد ریشه های تحلیل SWOT توسط آلبرت اس هامفری، یکی از بنیانگذاران آنچه که امروزه به عنوان تحلیل SWOT می شناسیم، ارائه شده است. من به خاطر به اشتراک گذاشتن این مشارکت جذاب مدیون او هستم. آلبرت همفری در 31 اکتبر 2005 درگذشت. او یکی از بچه های خوب بود.

تجزیه و تحلیل SWOT از تحقیقات انجام شده در موسسه تحقیقاتی استنفورد از 1960 تا 1970 بدست آمد. پیشینه SWOT ناشی از نیاز به یافتن دلیل شکست برنامه ریزی شرکتی بود. این تحقیق توسط 500 شرکت ثروتمند تأمین مالی شد تا دریابد که برای این شکست چه کاری می توان انجام داد. تیم تحقیقاتی ماریون دوشر، دکتر اوتیس بنپه، آلبرت همفری، رابرت استوارت، بیرگر لای بودند.

همه چیز با روند برنامه ریزی شرکتی شروع شد، که به نظر می رسید اولین بار در Du Pont در سال 1949 ظاهر شد. در سال 1960، هر شرکت فورچون 500 یک "مدیر برنامه ریزی شرکتی" (یا معادل آن) داشت و "انجمن های برنامه ریزان شرکتی دوربرد" درهم آمریکا و هم انگلیس

با این حال، یک نظر متفق القول در همه این شرکت‌ها ایجاد شد که برنامه‌ریزی شرکتی در قالب برنامه‌ریزی بلندمدت کارساز نبود، نتیجه نداد و سرمایه‌گذاری گران‌قیمتی در بیهودگی بود.

عموماً بر این باور بودند که مدیریت تغییر و تعیین اهداف واقع بینانه که محکومیت مسئولین را به همراه دارد دشوار است و اغلب منجر به سازش های مشکوک می شود.

علیرغم برنامه ریزان شرکتی و بلندمدت، این واقعیت باقی ماند که تنها حلقه مفقوده این بود که چگونه تیم مدیریت را به توافق و متعهد شدن به مجموعه ای جامع از برنامه های عملی متعهد کند.

برای ایجاد این پیوند، از سال 1960، رابرت اف استوارت در SRI در منلو پارک کالیفرنیا، یک تیم تحقیقاتی را رهبری کرد تا کشف کند که چه چیزی در برنامه ریزی شرکتی اشتباه است و سپس نوعی راه حل پیدا کند، یا سیستمی برای توانمندسازی تیم های مدیریتی ایجاد کند. موافق و متعهد به کار توسعه، که امروز ما آن را "مدیریت تغییر" می نامیم.

این تحقیق از سال 1960 تا 1969 ادامه یافت. با 1100 شرکت و سازمان مصاحبه شد و یک پرسشنامه 250 سوالی توسط بیش از 5000 مدیر اجرایی طراحی و تکمیل شد.

هفت یافته کلیدی به این نتیجه می‌رسد که در شرکت‌ها، مدیر اجرایی باید برنامه‌ریز اصلی باشد و مدیران عملکردی فوری او باید تیم برنامه‌ریزی باشند. دکتر Otis Benepe "زنجیره منطق" را تعریف کرد که به هسته سیستمی تبدیل شد که برای رفع پیوند برای به دست آوردن توافق و تعهد طراحی شده است.

  1. ارزش های
  2. ارزیابی کنید
  3. انگیزه
  4. جستجو کردن
  5. انتخاب کنید
  6. برنامه
  7. عمل کنید
  8. مراحل 1 2 و 3 را بررسی و تکرار کنید

ما متوجه شدیم که نمی‌توانیم ارزش‌های تیم را تغییر دهیم یا اهدافی را برای تیم تعیین کنیم، بنابراین به عنوان اولین قدم با پرسیدن سؤال ارزیابی شروع کردیم، به عنوان مثال، خوب و بد در عملیات. ما سیستم را با پرسیدن خوب و بد در حال و آینده آغاز کردیم. آنچه در حال خوب است رضایت بخش است، خوب در آینده یک فرصت است. بدی در زمان حال یک عیب و بدی در آینده یک تهدید است. این تحلیل SOFT نام داشت.

هنگامی که در سال 1964 در سمینار برنامه ریزی طولانی مدت در Dolder Grand در زوریخ سوئیس به Urick و Orr* ارائه شد، آنها F را به W تغییر دادند و آن را تجزیه و تحلیل SWOT نامیدند.

سپس SWOT توسط Urick و Orr در بریتانیا به عنوان تمرینی به خودی خود تبلیغ شد. به این ترتیب هیچ فایده ای ندارد. آنچه ضروری بود، دسته بندی موضوعات در مقوله های برنامه ریزی برنامه بود:

  1. محصول (چه چیزی می فروشیم؟)
  2. فرآیند (چگونه آن را می فروشیم؟)
  3. مشتری (به چه کسی آن را می فروشیم؟)
  4. توزیع (چگونه به آنها می رسد؟)
  5. امور مالی (قیمت ها، هزینه ها و سرمایه گذاری ها چیست؟)
  6. مدیریت (و چگونه همه اینها را مدیریت کنیم؟)

[* N. B. ارجاع آلبرت همفری به «اوریک و اور» نامشخص است. آیا این واقعاً به نظریه پردازان برجسته مدیریت بریتانیایی و برای مدتی شرکای مشاوره لیندال اورویک و جان لزلی اور اشاره دارد؟من نمی دانم. اگر دارید لطفا به من بگویید.]

سپس مرحله دوم به "چه کاری باید انجام دهد" در مورد مسائل در هر یک از این دسته ها می شود. سپس فرآیند برنامه ریزی از طریق آزمون و خطا طراحی شد و در نهایت منجر به یک فرآیند 17 مرحله ای شد که با SOFT/SWOT شروع شد و هر شماره به طور جداگانه در یک صفحه به نام مسئله برنامه ریزی ثبت شد.

اولین نمونه اولیه در سال 1966 بر اساس کار انجام شده در "Erie Technological Corp" در Erie Pa آزمایش و منتشر شد. در سال 1970 نمونه اولیه تحت حمایت شرکت W H Smith & Sons plc به بریتانیا آورده شد و تا سال 1973 تکمیل شد. از برنامه عملیاتی برای ادغام عملیات فرز و پخت CWS با J W French Ltd استفاده شد.

این فرآیند از آن زمان تاکنون با موفقیت مورد استفاده قرار گرفته است. تا سال 2004، اکنون، این سیستم به طور کامل توسعه یافته است، و ثابت شده است که با مشکلات امروزی تنظیم و توافق اهداف سالانه واقعی بدون وابستگی به مشاوران خارجی یا منابع پرهزینه کارکنان مقابله می کند.

یافته های کلیدی تحقیق

یافته های کلیدی هرگز منتشر نشدند زیرا احساس می شد که آنها بسیار بحث برانگیز هستند. این چیزی است که پیدا شد:

1) یک تجارت به دو قسمت تقسیم شد. کسب و کار پایه به علاوه تجارت توسعه. این توسط دکتر پیتر سنگه در MIT در سال 1998 دوباره کشف شد و در کتاب خود به نام رشته پنجم منتشر شد (نه "بعد پنجم" همانطور که قبلاً در اینجا ذکر شد - با تشکر از جی هافمن برای این اصلاح، 28 ژانویه 2011). مقدار کسب و کار توسعه ای که عملیاتی می شود برابر یا بیشتر از آن تجارت موجود در یک دوره 5 تا 7 ساله است. این یک شگفتی بزرگ بود و نیاز به کشف روشی بهتر برای برنامه ریزی و مدیریت تغییر را برانگیخت.

2) دکتر هال آیرینگ یافته های خود را در مورد "عدالت توزیعی" منتشر کرد و اشاره کرد که همه افراد آنچه را که از کار خود به دست می آورند اندازه گیری می کنند و آن را بر آنچه که به کار می دهند تقسیم می کنند و این نسبت با دیگران مقایسه می شود. اگر برابر نباشد، فرد ابتدا دوباره درک می کند و ثانیاً در صورت برآورده نشدن خواسته های اضافه سرعت خود را کاهش می دهد.(برای علاقه به تئوری ارزش سهام آدامز و نمودار تئوری برابری pdf مراجعه کنید)

3) معرفی یک برنامه ریز شرکتی حس بازی جوانمردانه را در سطوح ارشد بر هم می زند و کار برنامه ریز شرکت را غیرممکن می کند.

4) شکاف بین آنچه که سازمان می تواند انجام دهد و آنچه در واقع انجام شده است حدود 35 درصد بوده است.

5) مرد ارشد بر منطقه ای که از آنجا آمده نظارت بیش از حد خواهد کرد. مالی- مالی، مهندسی-مهندسی و غیره

6) 3 عامل وجود دارد که برتری را از متوسط جدا می کند:

آ. توجه آشکار به خرید

ببرنامه های کوتاه مدت دفتری برای بهبود

جادامه تحصیل مدیران ارشد

7) برخی از انواع اسناد رسمی برای اخذ تاییدیه برای کار توسعه مورد نیاز است. خلاصه ما نتوانستیم با توقف برنامه ریزی مشکل را حل کنیم.

نتیجه

با طبقه بندی مسائل SWOT در 6 دسته برنامه ریزی می توان سیستمی را به دست آورد که روشی عملی برای جذب اطلاعات داخلی و خارجی در مورد واحد تجاری ارائه می دهد، اولویت های کوتاه مدت و بلندمدت را مشخص می کند و راهی آسان برای ایجاد تیم مدیریتی می دهد. می تواند به اهداف رشد سود دست یابد.

این رویکرد توافق جمعی و تعهد کسانی را که در نهایت باید کار رسیدن به اهداف نهایی تعیین شده یا فراتر رفتن از آنها را انجام دهند را در بر می گیرد. این به رهبر تیم اجازه می دهد تا اقدامات هماهنگ و هدفمند را تعریف و توسعه دهد، که اهداف کلی توافق شده بین سطوح سلسله مراتب کسب و کار را پایه ریزی می کند.

آلبرت اس هامفری اوت 2004

مسائل مربوط به اقدامات

آلبرت همفری از شش دسته حمایت می کرد:

  1. محصول (چه چیزی می فروشیم؟)
  2. فرآیند (چگونه آن را می فروشیم؟)
  3. مشتری (به چه کسی آن را می فروشیم؟)
  4. توزیع (چگونه به آنها می رسد؟)
  5. امور مالی (قیمت ها، هزینه ها و سرمایه گذاری ها چیست؟)
  6. مدیریت (و چگونه همه اینها را مدیریت کنیم؟)

چارچوبی را ارائه می دهد که به وسیله آن می توان مسائل SWOT را به صورت اقدامات توسعه داد و با استفاده از تیم ها مدیریت کرد.

این می تواند چیزی شبیه یک «جهش» باشد، و بنابراین مرحله توضیح بیشتری را می طلبد. تبدیل مسائل SWOT به اقدامات، به بهترین وجه به شش دسته تقسیم می شوند (یا در صورت لزوم به آنها تقسیم می شوند)، زیرا در زمینه نحوه کار سازمان ها و کسب و کارها، این امر باعث می شود که آنها کمیت پذیرتر و قابل اندازه گیری باشند، تیم های مسئول مسئولیت پذیرتر، وبنابراین فعالیت ها قابل مدیریت تر است. بخش مهم دیگر در این فرآیند البته دستیابی به تعهد تیم(های) درگیر است که تا حدی در مورد خلاصه‌ای از مدل و فرآیند همفری TAM® توضیح داده شده است.

تا آنجا که به شناسایی اقدامات مربوط به مسائل SWOT مربوط می شود، همه چیز به دلایل و اهداف شما برای استفاده از SWOT بستگی دارد، و همچنین به اختیار/توانایی شما برای مدیریت دیگرانی بستگی دارد که بر اساس وسعت و عمق SWOT احتمالاً درگیر هستند. توافق و ارائه اقدامات

بسته به بهانه و موقعیت، تجزیه و تحلیل SWOT می تواند مسائلی را ایجاد کند که به راحتی به اقدامات دسته بندی (یکی از شش) تبدیل می شوند، یا تجزیه و تحلیل SWOT می تواند مسائلی را ایجاد کند که تعدادی از دسته ها را پوشش می دهد. یا مخلوط. به هر حال، SWOT اساساً به شما می گوید که چه چیزهایی در یک تجارت یا یک پیشنهاد خاص خوب و بد است. اگر یک تجارت است و هدف بهبود آن است، روی ترجمه کار کنید:

نقاط قوت (حفظ، ایجاد و استفاده از اهرم)، فرصت ها (اولویت بندی و بهینه سازی)، نقاط ضعف (درمان یا خروج)، تهدیدات (مقابله)

به اقدامات (هر کدام در یکی از شش دسته) که می تواند مورد توافق و مالکیت یک تیم یا تعدادی از تیم ها باشد.

اگر از تجزیه و تحلیل SWOT برای ارزیابی یک گزاره استفاده شود، ممکن است این تحلیل نشان دهد که آن گزاره بسیار ضعیف است (به ویژه اگر با سایر SWOT ها برای گزاره های جایگزین مقایسه شود) که سرمایه گذاری بیشتر را تضمین کند، در این صورت برنامه ریزی اقدام بیشتر، موارد دیگر. از خروج، لازم نیست.

اگر پیشنهاد به وضوح قوی است (احتمالاً شما این را با استفاده از روش‌های دیگر نیز نشان داده‌اید)، سپس مانند یک کسب‌وکار ادامه دهید و مسائل را به اقدامات دسته‌بندی با مالکیت مناسب توسط تیم(ها) تبدیل کنید.

این درک من از نظریه آلبرت هامفری است که به توسعه موضوعات SWOT در اقدامات و مسئولیت‌های تغییر سازمانی مربوط می‌شود.(خوشحالم که بگویم آلبرت با مهربانی تأیید کرد که این واقعاً درست است.)

البته روش‌های دیگری نیز برای استفاده از SWOT وجود دارد، بسته به شرایط و اهداف شما، به عنوان مثال اگر تمرکز بر یک بخش به جای یک کسب‌وکار کامل باشد، می‌تواند منطقی باشد که شش دسته را برای انعکاس بخش‌های عملکردی بخش بازبینی کنید، یاهر چیزی که مسائل را قادر می سازد تا به اهداف قابل مدیریت، پاسخگو و متعلق به آنها قابل ترجمه باشند.

در اینجا خلاصه ای از مدل چشمگیر TAM® (مدیریت اقدام تیمی) آلبرت هامفری است که برای سرعت بخشیدن به فرآیند شروع و کنترل تغییرات سازمانی توسعه یافته و استفاده می شود.

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.